عشق زيباست
تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
هوانی2فیلم وعـکس3K30
پايدارشاپ2
تنهاي تنهازيرباورون
سکوت دل
اخبارفوتبال و موزيك
♪ღ*♥هزار بغض نشکسته♪ღ*♥
کاش یکم بارون بگیره
sarensa
جدیدترین عکس و اخبار
onlylove
فانوس دلهای دریایی
درحسرت وفا
HHخانه عشقHH
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق زيباست و آدرس no-love2lovely.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 49
بازدید ماه : 378
بازدید کل : 97111
تعداد مطالب : 93
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1


تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

نويسندگان
اميد

آرشيو وبلاگ
بهمن 1391
تير 1391


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
10 / 4 / 1398برچسب:, :: 11 PM :: نويسنده : اميد
تقدیم به او خدا کنه که بارون بباره بباره بباره آخه تورو به یاد من میاره میاره میاره به یاد اون شبی که واسه آخرین بار دیدمت چطور دلت اومد بری من که تورو میپرستیدمت خدا کنه که بارون بباره بباره بباره آخه تورو به یاد من میاره میاره میاره به یاد اون شبی که واسه آخرین بار دیدمت چطور دلت اومد بری من که تورو میپرستیدمت اون شب یه جور دیگه منو نگاه میکردی یادمه اون شب با بغض منو صدا میکردی اون شب برای آخرین بار دست منو گرفتی گفتی خدانگهدار تنهام گذاشتی رفتی خدا کنه که بارون بباره بباره بباره آخه تورو به یاد من میاره میاره میاره به یاد اون شبی که واسه آخرین بار دیدمت چطور دلت اومد بری من که تورو میپرستیدم مولتی هاستر یه وقتی خیلی دوستش داشتم.. توی خیالم خودم رو با اون تصور می کردم و هزار جور فکر و خیال رنگارنگ می اومد سراغم.. فکر میکردم همیشه با من می مونه.. ولی وقتی یهویی غیب شد و بعد از این که کلی این در و اون در زدم که پیداش کنم. وقتی فهمیدم که یکی جای خالی منو براش پر کرده اینقدر سرخورده شدم که تا چند روز از خدا و دنیا و آدمهاش قهر کردم.. آخه من واسه کسی جون میدادم که خودش یکی دیگه رو داشت.. ازش بدم اومد وقتی عشقمو تمام و کمال بهش میدادم ولی اون تقسیم میکرد.. سعی کردم دیگه دوستش نداشته باشم.. ولی نشد.. شبایی که بهش فکر میکرد اینقدر بغض بهم فشار می آورد که چاره ای به جز گریه کردن نداشتم.. اسمشو مینوشتم روی یه تیکه کاغذ و آتیش میزدم ولی شعله های آتش بدتر دل منو می سوزوند.. کارم کشید به جنون.. هیشکی نفهمید چرا من اینجور شدم.. هزار بار سعی کردم دوستش نداشته باشم.. سر نمازهام وقتی دستمو بلند میکردم تا از خدا بخوام که کمکم کنه که فراموشش کنم نشد.. به جاش میگفتم خدایا اونو از من نگیر.. یه وقتی خیلی دوستش داشتم.. چرا بخوام خودمو گول بزنم.. هنوزم دوستش دارم.. هنوز هم بی صبرانه منتظرم که برگرده.. میگن وقتی چیزی بشکنه واسه رفع بلاست..حالا تازه می فهمم حکمت شکستن دل من به دست اون چی بود..واسه رفع کردن یه بلایی مثل من.
 

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد